آیا این اشتباهات ساده را در بالش بادی مرتکب می شوید؟

بتهوون بیشتر ماههای باقیمانده از عمرش در بستر بود و بسیاری از دوستانش برای ملاقات به آنجا میآمدند. با این وجو

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

بتهوون بیشتر ماههای باقیمانده از عمرش در بستر بود و بسیاری از دوستانش برای ملاقات به آنجا میآمدند. با این وجود در طولِ زندگی خود، دایرهٔ نزدیک و صمیمانه با دوستانش داشت. در ۳۱ ژوئیه ۱۸۲۶، برادرزادهٔ بتهوون که پس از شلیک به خود، جهتِ خودکشی، زنده مانده و در خانهٔ مادرش بهبود یافته بود، با بتهوون آشتی کرد، اما کارل اصرار داشت به ارتش بپیوندد و آخرین دیدارش با بتهوون، ژانویه سال ۱۸۲۷ بود. و سرانجام کارل در تابستان ۱۸۲۶، تصمیم گرفت با شلیک گلولهای به مغز خود، زندگیاش را پایان دهد، اما وی از این حادثه جانِ سالم بهدر برد ولی بتهوون را تا آستانهٔ مرگ از غصه به پیش برد. او چهار بار در تاریخهای ۲۰ دسامبر ۱۸۲۶، ۸ ژانویه، ۲ فوریه و ۲۷ فوریهٔ ۱۸۲۷، تحت عمل جراحی قرار گرفت و جسم نیرومند وی بهمدت سه ماه با بیماری دست و پنجه نرم میکرد. آثار او از سال ۱۷۹۵ تا ۱۸۰۰، طولانیتر از حدِ معمول است (نظیر نوشتن سونات در چهار موومان، در حالی که سه موومان رایج بود). در چند سال اول، بهنظر میرسد کمتر از آنچه در بن انجام داد، آهنگسازی کردهاست و «پیانو تریو، اپوس ۱» تا سال ۱۷۹۵ منتشر نشده بود.  Artic᠎le was generat​ed by GSA C​on​te nt Ge nerator DEMO.

همین مسئله باعث شد که هایدن به این باور برسد که «پیانو تریو، اپوس ۱» برای درکِ مخاطبان (در آن زمان)، بسیار دشوار است. از این نقطه به بعد، او به نخستین مکتب وین تسلط یافته بود (در آن روزها هایدن و موتسارت مشهورترین آهنگسازان این مکتب بودند) و سبک خود را شکل میداد. آثار او برای ارکستر سمفونیک شامل ۹ سمفونی (که سمفونی نهم شامل گروه کر نیز میشود) و حدوداً ۱۰ قطعهٔ موسیقی «گاه به گاه» است. در حالی که برخی از آثار مانند سمفونیهای سوم و پنجم، به آسانی قابل توصیفِ «قهرمانانه» هستند، بسیاری دیگر مانند سمفونی شماره ۶، در این تعریف نمیگنجد. در حالی که بتهوون موفق شد خواهر و برادرش را در فوریه ۱۸۱۶ از حضانت خارج کند، پروندهٔ برادرزادهاش تا سال ۱۸۲۰ بهطور کامل حل نشده بود، و او غالباً به دنبال دادخواهی و دیدار با کارل، ابتدا در یک مدرسهٔ غیرانتفاعی و سپس در بهزیستی بود. در حدود سال ۱۸۲۲، برادرش یوهان شروع به کمک به وی در امور تجارت کرد، از جمله وامهایی در مقابلِ مالکیتِ برخی از آثار به او پرداخت کرد. آخرین کاری که بتهوون تمام کرد، موومان نهاییِ کوارتت سیزدهم بود که برایش یک قطعهٔ جایگزین، بهجای قسمت دشوارِ فوگ بزرگ نوشت.

از «آخرین کوارتتها»، چهاردهمین کوارتت (در دو دیز مینور، اپوس ۱۳۱)، مورد علاقهٔ بتهوون و گزینهٔ اول او بود؛ وی این اثر را بهعنوان کاملترین اثر مجردِ خود ارزیابی میکرد. برخی از قطعات مهمِ دورهٔ اول عبارتند از: سمفونی شماره ۱ و شماره ۲، مجموعهٔ «شش کوارتت زهی، اپوس ۱۸»، دو کنسرتو پیانو شماره یک و شماره دو، چندین سونات پیانو از جمله سونات پیانو شماره ۸، که معروفترین است. وی ۷ کنسرتو برای یک یا چند تکنواز با ارکستر، و همچنین چهار اثر کوتاهتر نوشت که شامل تکنواز همراه با ارکستر است. همچنین آسیبدیدگی در اعصاب شنوایی و سایر اعضای بدن نیز مشاهده شد. در سال ۲۰۱۲، در پیِ سرقتهای سنگینِ آرامگاههای سایر آهنگسازان مشهور وین، آرامگاه وی نیز مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که دندانهای وی به سرقت رفتهاست. رمانتیکترین آثار بتهوون در همین دوره خلق شدهاند و آثار این دوره تأثیر و نفوذ زیادی بر آهنگسازان قرن نوزدهم داشتهاست. در سال ۱۸۴۲، مجسمهٔ موتسارت در سالزبورگ اتریش رونمایی شده بود، اما وین تا سال ۱۸۸۰، با مجسمه به بتهوون احترام نمیگذاشت. دوران بتهوون را بهعنوان اوجِ موسیقی کلاسیک و شروع رمانتیک توصیف میکنند؛ نوآوریهایی مانند مدولاسیونهای زیاد، ناگهانی و خیلی دور از تنالیتهٔ اصلی، حذف سکوت و ایست در بین بعضی از موومانها، حرکت دَوَرانی (سیکلیک) بر روی یک تم، طولانیکردن موومانها از طریق گسترش و کدا، جایگزینی اسکرتسو به جای منوئه، گنجاندن مارش عزا و موسیقی آوازی در سمفونی (که تا آن زمان معمول نبود)، استفادهٔ متفاوت از نوانس نسبت به موسیقی کلاسیک (که در آن زمان فقط بهعنوان یک سایهروشن برجستگی داشت) به صورت کرشندوی شدید با حرکت مداومِ جملهٔ موسیقی از یک نقطهٔ تاریک به روشنایی و شدت صدای زیاد برای تغییر بیان و حالات جدیدِ دراماتیک (شیوهای برای رسیدن به اوجِ فینال که ناشی از تأثیرات مکتب مانهایم بود)، و در نهایت ارکستراسیون نوآورانه و رنگآمیزیهای جدید ارکسترال، باعث میشود تا بتوان بتهوون را نخستین آهنگساز رمانتیک بهشمار آورد.

در سال ۱۸۲۵، نُه سمفونی او در یک دوره، برای اولین بار توسط ارکستر گواندهاوس لایپزیک تحت رهبری یوهان فیلیپ کریستیان شولتز اجرا شد. قطرات عرق روی پیشانی او چون مروارید میدرخشید. اکنون قطعهٔ پیانویی برای الیزه اهداشده به ترزه، او را بهیاد میآورد. مجموعه بزرگی از آهنگسازیهای وی برای پیانو شامل ۳۲ سونات پیانو و قطعات کوتاهترِ متعدد است، از جمله تنظیم برخی از کارهای دیگرش (غیر پیانویی) برای پیانو است. آثار با همراهی پیانو، شامل ۱۰ سونات ویولن، ۵ سونات ویولنسل و سونات برای هورن بالش بادی مسافرتی است. کارل چرنی نوشت که در سمفونی «نفسی تازه، سرشار از جنب و جوش و نیروی جوانی دمیده شدهاست» و اینکه «همان اندازه قدرت، نوآوری و زیبایی در آن هست که در دیگر آثار این مرد اصیل وجود دارد، اگرچه او یقیناً گاهی چنان موسیقی را نوشته که کلاهگیسداران قدیمی سرِخود را (به علامت رضایت) تکان دهند». در سال ۱۸۱۸، او مجدداً گرفتار درگیریهای حقوقی پیرامون کارل شد. دورهٔ میانیِ (یا قهرمانانهٔ) او از سال ۱۸۰۲، اندکی پس از بحران شخصیاش که در ارتباط با ناشنوایی به وجود آمده بود، آغاز شد.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن