سلام به همگی من اینجا هستم.

سلام. نام من مگان است و نیمی دیگر مسیحی است. ما زندگی در آب به مدت 2 سال از دست داده و 2 قایق به علاوه همه چیز متعلق به ما دو برابر بیش از ما بوده است زندگی در یک چادر در کنار یک پل است که می رود به یک جزیره که قبل از ساحل که در آن زندگی می کنیم. من فقط ذکر این به دلیل شرایطی است که در آن ما.. ما به دست آورد خنده دار پسر بروس شیرین بزرگ بد خلق متمایل به ریاست مابی فاسد خراب نوزاد مس سیاه marans (شناسایی نژاد خود را از طریق گوگل.. من اضافه خواهد شد یک عکس از او در مورد کسی که می تواند درست ما ID) که فقط نشان داد تا یک روز در جزیره احاطه شده توسط آب نمک است که شما فقط می توانید به با عبور از چندین پل در کشش از بزرگراه که دارای 60 مایل در ساعت سرعت حد.. رمز و راز هنوز باقی مانده است.. چگونه هک او را به اینجا رسیدیم ؟

بنابراین ما شروع به شنیدن بانگ خروس در صبح است. که آن را از در سراسر رودخانه است. من از آن متنفر بودم ، سپس یک روز صبح دوست پسر من به من آمد و گفت: "شما را به دیدن این. وجود دارد یک خروس در خارج وجود دارد. او شده است به تماشای من کار تمام صبح. اگر من او را گرفتن به من نگاه او را شروع به انجام چیزی تظاهر به مانند او نبود. این جالب ترین چیز است. من به او انداخت برخی از مواد غذایی سگ و او را مانند او نمی خواست چیزی برای انجام با آن و سپس pecked در یک زن و شوهر تیغه از چمن و پس از آن من به نوبه خود در اطراف و او شروع می شود, لنجرنج آن را ساخت کبوتر صداهای. آمده نگاه کنید.". پس اول من یک کاسه آب برای او آورده و آن را در خارج و پسر کوچک زد و پنهان در پشت برخی از درختان بنابراین من فقط نشسته و کاسه پایین و رفت و برداشت یک تعداد انگشت شماری از غذای سگ و برخی از کراکر انداخت و آن را در اطراف جایی که من مجموعه ای کاسه سپس پا به عقب و تماشای او بیرون می آید و خوردن رفتن "خواستگاری! خواستگاری!" سپس چوب را به صورت کامل در آب و دیوانه و انجام سردستهزنان خواننده اپرا سر چیزی که ما در حال حاضر درک می تواند به معنای فقط "اوه!".. سپس او بی درنگ در زمان یک گام به جلو و ریخته تمام کاسه آب پس از آن اقدام به نوشیدن چند قطره که باقی مانده بودند در کاسه و سپس محو منقار خود را در برخی از ریشه در زمین و او به پایان رسید تا راه رفتن در حالی که من به دنبال یک کاسه است که نمی خواهد نشت بسیار آسان است.. در طول روز ما او را شنیده crowing و ما را به گرفتن او را به جاسوسی آمریکا از نقاط پنهان.. صبح روز بعد.. حدود ساعت 3 صبح به دقیق.. وجود دارد یک کلاغ بود که بسیار بلندتر از ما تا به حال آن را قبل از شنیده.. (ذهن شما ما در یک چادر در یک قطعه زمین است که در حدود اندازه یک زمین فوتبال با یک بزرگراه رفتن را از طریق آن و برخی بسیار متراکم مناطق پوشیده شده از درخت.. ما هیچوقت حتی می دانم که او در این جزیره تا زمانی که ما او را دیدم تا حجم واقعی خود crowing شده بود خفه توسط درختان و مسائل و یا پوشش داده شده با صدای ماشین به طور معمول. ما هر دو یک کمی شگفت زده کرد زمانی که آن را در واقع با صدای بلند به اندازه کافی به ما از خواب بیدار. او تنها اعالن چند بار و سپس آن را خاموش و دوباره تا خورشید است. سپس آن را بدون توقف. ما تصادفا به بیرون از چادر به دنبال که در آن شخص و پیدا کردن که چرا او چنین راکت.. (نمی دانم این عادی بود برای وجود دارد به بیش از فقط یک "aight خورشید تا مردم بیایید آن را در دنده!" کلاغ هنوز). حق با او بود تا در ما koolaid نشسته در برزیل فلفل درخت crowing کوچک خود را به قلب ، من تا به حال او را برخی از kibbles و پر جدید خود را در ظرف آب ( یکی از ما سگ کاسه) و سپس او را متوقف و شروع به خود را در روال جدید از جاسوسی آمریکا در بین خود راه آب آشامیدنی و پایین تر kibbles از ما 90 lb. pitbull.

با گذشت زمان او شروع به اعتماد ما کمی بیشتر است. چیزی که مورد علاقه خود به انجام تماشای هر my bf انجام شد. من غذا بانوی هر چند پس هر زمان که من می خواهم موسیقی پاپ و یا چیزی است که من تا به حال میان وعده برای او. او مثل یک معنی شخص کمی پس من نیمه عصبی در اطراف او هنوز.. lol آن من در حال حاضر اما من مرتب کردن بر اساس ترس از او. دوست پسر من آمد و به من و خیلی هیجان زده است چرا که او قادر به گرفتن او و او را انتخاب کنید تا یک روز است. او گفت که او واقعا او را دوست داشت و همه جوک در مورد غذا خوردن او بودند تنها جوک و من به او گفت که به تعقیب او را در سراسر چرا که او فقط عادت کردن به ما و من نمی خواهم او را در حال اجرا به جاده و یا هر چیزی و در آن لحظه من bf شد کاملا درست در لحظه ای و کاملا یاد من از یکی از کسانی که بچه ها که در آغوش گرفتن حیوانات بیش از حد تنگ lol.. (و این بار من تا به حال بررسی cl و مکان های دیگر برای هر کسی که از دست رفته یک خروس و من قرار دادن تبلیغات خود من و تمام اما هیچ کس او ادعا) بنابراین ما تصمیم گرفت به او بروس و زمانی که من bf نبود بازی گرفتن بروس و حیوان خانگی او تا زمانی که او growls (یا "خرخر می کند" به عنوان bf من آن را تماس lol) من سعی خواهد کرد و عذر خواهی بابت این سوء تفاهم ها با موضوعات و در انتظار او دست و پا و به پایان رسید تا بودن یکی از او می شود به زمانی که من bf داغ بود در دم خود را.

فصل بارانی آغاز شده در سال گذشته و من به یاد داشته باشید اولین شب ما خواب بیدار به یک طوفان و زد به پیدا کردن بروس گرفتن فقط اطراف پرتاب در آن شاخه او را در خواب.. او خیس شده بود و ترسیده بود اما او رفتن به تنها ماندن در سمت راست آن درخت. این بار من در تعقیب و ما نمی دانیم و در عین حال خود را چگونه بد دید در شب بود بنابراین ما رفت و در مورد آن همه اشتباه واقعا. Bf من فقط او را تعقیب در اطراف و من در جاده گشت به مطمئن شوید که او روشن نیست درخت خط و رفتن به جاده. ما در نهایت او را گرفتار کردم و یک سبد خرید همه بسته بندی شده با حوله و پتو آورده و او را داخل گیر کرده و او در آن است. او فقط ایستاده بود در سبد خرید در داخل چادر ما و غريد sopping ، ما فقط اجازه دهید او را و به خواب رفت. او 3:30 کلاغ بود تکان خوردن. آن را متوقف کرده بود باران پس من باز چادر و سقوط به خواب. در صبح او بیدار ما راه رفتن محافل در اطراف چادر crowing تا زمانی که ما همه از خواب و من رسیدگی به او را در حالی که من bf او نشان داد که چگونه به رفع هر چه بود او مشغول به کار بود.. او را توضیح همه چیز را به او. او نشان می دهد قطعه از همه چیز و ابزار و در آن فقط خنده دار چگونه بروس بازرسی خواهد بود هر چیزی که او انجام شده بود. اگر او را کلاغ bf من فکر کردم آن را نشانه ای از تایید. Lol..

در نهایت بروس خواهد دعوت خود را در اگر آب و هوا بد کردم در روز است. ما همیشه باید برای رفتن بر روی شکار برای او در شب, هر چند زمانی که باد را بیش از حد بد و یا اگر آن باران.. من bf تصمیم گرفت تا او را به یک جای شب بسر بردن. کمی من می دانم آن را برای داخل چادر ما و از آن نقطه من خواهد بود در یک چادر با یک خروس است.

تا همه چیز را مرتب قطع و خشک my bf قطع کردن شاخه ای که بروس خواهد سوف در (پرنده فقیر.. lol.) او کمی اشتباه به عنوان او را تماشا همه از این اتفاق می افتد. اما او علاقه مند شد. آن را تقریبا مانند او می دانست که آن را برای او بود و او هیجان زده بود. او صبر کردم و صبر کردم در حالی که مسیحی قرار داده و کمی خود را جای شب بسر بردن با هم. آن راه بعد از زمان خواب خود را اما او فقط آویزان سمت راست وجود دارد با ما تقریبا به نیمه قرار دادن آتش زیر لب به لب خود را به پایان برساند. مسیحی می خواست آن را به طور کامل هر چند. او ساخته شده آن را همه با دست. برش چوب و همه چیز. و هنگامی که او انجام داده بود بروس راه می رفت تا گام های کوچک خود را نشسته و بر روی چیزی که.. آیا یک زن و شوهر به نوبه خود arounds.. متوجه شدم یک نقطه برای درمان غذا و نوشیدنی از آب کردم و خود را میان وعده قبل از خواب و سپس من او را برداشت در حالی که مسیحی قرار دادن چیزی در داخل چادر و سپس او را در داخل و او پریدند تا در آنجا بود و همه خواب fluffed با کمی سر جمع در در 5 ثانیه ، بیشتر تحقیقات من در جوجه ها قرار داده my bf طریق خیلی افتضاح. او تا به حال به بازسازی یک جای شب بسر بردن چون من در بر داشت برخی از ادبیات در مورد چگونگی برزیل فلفل بد بودند برای جوجه ها.. بروس بود و خارش زیادی است و او هیچوقت کنه یا هر چیز دیگری.. تمام من می توانم حدس می زنم به این روز این است که آن درخت فلفل.. مسیحی ساخته شده جدید غوغا از بامبو. همان چیزی که به عنوان قبل از بروس تماشا و منتظر تا راه پس از خواب و زمانی که آن را انجام داده بود او سعی کرد آن را بیرون.. مسیحی مجبور به تغییر یک چیز بروس هیچوقت مثل من به یاد داشته باشید و پس از آن ما گیر کرده است و او پریدند تا دوباره و این بار او اغراق و غرق خود را به خواب..

او نمی خواهد قطع بیش از حد نزدیک با ما بدون هیچ دلیل و سپس هنوز هم. مانند او نخواهد آمد و فقط خیره به من و یا صحبت کردن به من تا من حیوان خانگی او پس از آن. در آن زمان او نمی آمد و پیاده روی بیش از همه ما سلسله مراتب(به آرامی) ما تا زمانی که ما می شدن و فریاد زدن در کلاغ برای از بین برود به طوری که او می تواند و نمی باید به نگرانی در مورد آنها squaking و سایه خود را ناجور او را (او متنفر کلاغ).. او هیچوقت عمل بد خلق در آن زمان اگر من هیچوقت حفاری او را سوراخ و به دنبال کرم ها و یا حرکت قلم مو در اطراف به طوری که او می تواند غذا خوردن نخل باد بزنی اشکالات و یا گرفتن او زندگی می کنند minnows به کشتن و خوردن یا بی حس کردن مارمولک برای او به طوری که او می تواند وحشتناکی پک آنها را به مرگ و سپس آنها را فرو کل "خواستگاری! وو! وو! خواستگاری!".. سپس او را به خاک خود را حمام خصوصی. در حال حاضر او را دوست دارد کسی به او بگویید که چقدر خوب شلوار خود را به دنبال در حالی که او آنها را خوب و کرکی و گرد و خاکی.. من به یاد داشته باشید اولین بار ما یک اردو با او در اطراف. خدای او آنقدر مجذوب آن را به خاطر من خیلی ترس از او را گرفتن در نزدیکی آن است. او می خواهد سعی کنید برای رفتن در آتش و من خواهد داد "هیچ بروس!" و او خواهد مکث اما نه حرکت عضله پس گرفتن حق بازگشت به آن است. من می خواهم که به چخ او کمی لب و یا گاهی اوقات او را انتخاب کنید تا و او حرکت می کند. سپس من می خواهم خود را ببینید waddle بیرون آمدن از پشت برخی از درخت و یا چیزی وجود دارد و او در تلاش بود به زنبور عسل خط آن را برای آتش دوباره. Lol.. و او که تا آن خارج شد و پس از آن همه چیز سرد و یا هر روز بعد او را هنوز هم باید برای رفتن دزدکی حرکت کردن به آن و من می دانم چرا که waddle و قفسه سینه خود را سیاه و دوده و بیش از همه آنها.. lol.. و این مرا به یاد زمانی که او رو به خامه ترش یک بار.. من می شنوم "وو وو!" من به چادر و او پوشش داده شده است در خامه ترش از پای خود را به بالا از تاج و در همه جا در میان است. و او پاک کردن صورت خود را بر روی همه چیز.. lol.

من تا به حال هیچ ایده چگونه خاص او خواهد بود. من تا به حال هیچ ایده چه در لحن او خواهد بود با ما و آنچه که ما در حال رفتن را از طریق. من تا به حال هیچ ایده من همیشه او را دوست دارم تا این حد و من فقط می خواهم به انجام هر کاری من می توانید به مطمئن شوید که او سالم و شاد و من می خواهم به خوبی مرغ مادر. من بسیاری از سوالات و من می خواهم هر گونه مشاوره من می توانید دریافت کنید. این در سال گذشته رفته خیلی سریع و من می خواهم به مطمئن شوید که اگر من انجام کاری اشتباه است که من آن را درست به طوری که ما می توانیم نگه داشتن بروس در اطراف تا زمانی که ممکن است. ما فقط از دست ما سگ سام و آن ویرانگر است. بروس به ما کمک کرد تا از طریق آن بسیار و او فقط جالبترین و silliest پسر کوچک. من در ترس از چگونه هوشمند او است و چقدر شخصیت او است.. در حال حاضر من می دانم آنچه من bf بود بسیار هیجان زده در مورد. او بهترین دوست ما است. او ما را دوست دارد و ما می توانیم او بستگی دارد. او می داند که او می تواند به ما بستگی دارد بیش از حد. او شگفت انگیز تماشای rooster جهت مشاهده فرم خرید. و او نگهبان من است. این گوشی خیلی شگفت انگیز است.من'msorry. من حتی نمی دانم اگر من باید این پست را یا آنچه اما من فقط می خواهم هر کسی که می داند هر چیزی در مورد خروس به عنوان حیوانات خانگی یا هر چیز دیگری لطفا فقط به من هر گونه مشاوره شما می توانید در چگونه به مطمئن شوید که او می ماند با ما برای یک مدت زمان طولانی است.



tinyurlis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netshrtco.detny.im